کد مطلب:90262 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:266

فعل الهی











اما بحث درباره ی افعال الهی و كیفیت آن را، باید در علم كلام، جستجو نمود كه جویندگان به آنجا رجوع خواهند كرد و تنها اشاره ای گذرا در این جهت، از گفتار

[صفحه 63]

علامه ی طباطبایی، در تفسیر المیزان نموده، آنگاه به اصل مطلب رجوع می نماییم.

علامه در مبحث «كلام فی معنی حقیقه فعله و حكمه تعالی» بحث جالبی دارد كه پس از گفتار لازم و استشهاد از آیات قرآنی و نقل كلام دو گروه افراطی «مفوضه» و تفریطی «مجبره» و رد بر آنها، می فرماید:

«فقد تبین: ان جهات الحسن و المصلحه و ما یناظرها فی عین انها موجوده فی افعاله تعالی و احكامه و فی افعالنا و احكامنا بما نحن عقلاء تختلف فی انها بالنسبه الی اعمالنا و احكامنا حاكمه موثره و ان شئت قلت دواع و علل غایبه و بانسبه الی افعاله و احكامه تعالی، لازمه غیر منفكه و ان شئت قلت: فوائد مطرده فنحم بما انا عقلاء نفعل ما نفعل و نحكم ما نحكم لانا نرید به تحصیل الخیر و السعاده و تملك مالا نملكه بعد و هو تعالی یفعل ما یفعل و یحكم ما یحكم لانه الله و یترتب علی فعله ما یترتب علی فعلنا من الحسن و المصلحه و افعالنا مسئول عنها معلله بغایاتها و مصالحها و افعاله غیر مسئول عنها و لا معلله بغایه لا یملكها بل مكشوفه بلوازمها و نعوتها اللازمه و لا یسال عما یفعل و هم یسالون.»

روشن و مبین شد كه جهات حسن و مصلحت و مانند اینها، در فعل الهی، همانند جهات حسن و مصلحت در افعال ما عقلا و خردمندان است با این فرق كه حسن و مصلحت در افعال و اعمال ما، جنبه ی تاثیری و حكومتی دارد و می توان گفت كه دواعی و علل غایی برای افعال و اعمال ما می باشد. بنابراین عقلا و دانشمندان، هر فعلی یا حكمی كه از آنها صادر می شود، به خاطر تحصیل خیر و سعادت و به دست آوردن آنچه را تا به حال مالك آن نبوده اند می باشد، اما خداوند متعال، هر فعلی كه انجام دهد و حكمی را كه صادر می كند، معلل به غایت و مصلحت نیست، زیرا خدای جهان مظهر كمال و جامع كمالات است و از وجود كامل، جز كمال صدور نمی یابد.

چكیده ی سخن این است كه فعل ما، چون و چرا دارد، چون كه معلل به غایات و

[صفحه 64]

اغراض است و اما افعال الهی، خودش به ذاتها غایت و غرض است، چرا كه از حكیم صدور یافته است و به هنگام صدور فعل، كشف می شود كه دارای مصلحت بوده و مصلحت و حسن، از لوازم لاینفك فعل الهی است، از اینرو لا یسال عما یفعل و هم یسالون.

«امنا من معصیتهم» كلمه ی «امن» و مشتقات آن، معانی زیادی دارند، مانند، اطمینان، سلامت، تصدیق، آرامش و جز اینها.

معصیت: گناه كردن، نافرمانی نمودن است.


صفحه 63، 64.